بیوگرافی جان واتسون – John B. Watson

جان واتسون در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه فورمن شد و پس از پنج سال، پس از پایان دوره کارشناسی ارشد، تحصیلات خود را در رشته روان‌شناسی در دانشگاه شیکاگو ادامه داد. در سال ۱۹۰۳ موفق به دریافت مدرک دکتری روان‌شناسی شد. از سال ۱۹۰۸، واتسون تدریس روان‌شناسی را در دانشگاه جان هاپکینز آغاز کرد.

چند سال بعد، در سال ۱۹۱۳، طی سخنرانی خود در دانشگاه کلمبیا با عنوان «روان‌شناسی از دیدگاه رفتارگرایی»، به ارائه توضیحات جامع درباره این رویکرد پرداخت. وی باور داشت که روان‌شناسی، به‌عنوان یک علم، باید بر مطالعه رفتارهای قابل مشاهده متمرکز شود.

این بخش از بیوگرافی روانشناسان نشان می‌دهد که واتسون روان‌شناسی رفتارگرایانه را شاخه‌ای تجربی و عینی از علوم طبیعی می‌دانست که هدف اصلی آن پیش‌بینی و کنترل رفتار است. این رویکرد اهمیت کمتری به روش‌هایی چون درون‌نگری یا تحلیل فرآیندهای ناخودآگاه می‌دهد.

جان واتسون کیست 

نام کامل: جان برادوس واتسون

متولد: ۹ ژانویه ۱۸۷۸

محل تولد:  گرینویل

ملیت جان واتسون

اصالت جان واتسون

جان بی واتسون در ایالت کارولینای جنوبی بزرگ شد و در 16 سالگی به دانشگاه فورمن راه یافت. او پس از پنج سال موفق به اتمام دوره کارشناسی ارشد شد و سپس تحصیل در رشته روان‌شناسی را در دانشگاه شیکاگو ادامه داد، جایی که در نهایت در سال 1903 مدرک دکترای روان‌شناسی خود را دریافت کرد.

از سال 1908، او تدریس روان‌شناسی را در دانشگاه جان هاپکینز آغاز کرد. در سال 1913، طی سخنرانی‌ای برجسته با عنوان «روان‌شناسی از دیدگاه رفتارگرایی» که در دانشگاه کلمبیا برگزار شد، نظریه خود را به‌طور کامل معرفی و تبیین کرد.

واتسون در 9 ژانویه 1878 در شهر گرین ویل، واقع در ایالت کارولینای جنوبی، چشم به جهان گشود. پدرش، پیکنز باتلر واتسون، با مشکل اعتیاد به الکل دست‌وپنجه نرم می‌کرد و زمانی که جان هنوز در سال‌های نوجوانی خود بود، خانواده را ترک کرد.

پس از این اتفاق، جان تحت سرپرستی و تربیت مادرش، کیسیا واتسون، بزرگ شد. کیسیا زنی مذهبی و پایبند به اصولی سختگیرانه مانند منع مصرف مشروبات الکلی، سیگار کشیدن و حتی رقصیدن بود. او تاکید زیادی بر رعایت آموزه‌های مذهبی داشت، اما این رویکرد باعث شد که واتسون در ادامه زندگی، نگرش منفی و بی‌تفاوتی عمیقی نسبت به همه اشکال مذهب پیدا کند و در نهایت به یک فرد آتئیست تبدیل شود.

واتسون در خانواده‌ای کم‌برخوردار در ایالت کارولینای جنوبی متولد شد. پدرش با مشکل اعتیاد به الکل دست‌وپنجه نرم می‌کرد، و واتسون در ۱۳ سالگی از او جدا شد. مادرش زنی بسیار مذهبی بود. در دوران نوجوانی، او رفتاری تند و خشن از خود نشان می‌داد، اما در عین حال، بهره‌هوشی بالایی داشت. واتسون در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه شد و توانست در ۲۵ سالگی مدرک دکترای خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کند. او در آن دوره جوان‌ترین فردی بود که موفق به اخذ دکترا شده بود.

خانواده جان واتسون

واتسون تا سال 1920 در دانشگاه جانز هاپکینز مشغول به فعالیت بود. او وارد یک رابطه عاطفی با راینر شد که منجر به جدایی از همسر نخستش گردید. پس از این ماجرا، دانشگاه از او خواست تا از سمت خود استعفا دهد. مدتی بعد، واتسون و راینر ازدواج کردند و تا زمان مرگ راینر در سال 1935، زندگی مشترک پایداری داشتند.

پس از ترک فضای دانشگاهی، واتسون به حرفه تبلیغات روی آورد و تا سال 1945 در یک آژانس تبلیغاتی مشغول به کار بود. اما در سال‌های پایانی زندگی، رابطه او با فرزندانش دچار تنش‌هایی شد و این وضعیت به تدریج بدتر گردید. روزهای آخر عمر خود را در مزرعه‌ای واقع در ایالت کنتیکت سپری کرد.

اندکی پیش از مرگش در تاریخ 25 سپتامبر 1958، تصمیم گرفت بخش عمده‌ای از نامه‌ها و اسناد شخصی‌اش را بسوزاند؛ اقدامی که نشان‌دهنده تمایل شدید او به حفظ حریم خصوصی بود. این تحولات، تغییرات عمیق و پیچیده‌ای را در زندگی حرفه‌ای و شخصی او منعکس می‌کند و تاثیر روابط انسانی بر مسیر حرفه‌ای او را به وضوح آشکار می‌سازد.

جان واتسون

واتسون که در دوران نوجوانی تمایل چندانی به درس و تحصیل نشان نمی‌داد، در 16 سالگی وارد کالج فورمن شد تا مسیر آموزشی خود را ادامه دهد. با این حال، شرایط مالی دشوار او را ناچار کرد به‌صورت همزمان با درس خواندن، در محیط دانشگاه چندین شغل مختلف انجام دهد تا بتواند هزینه‌های تحصیلی خود را تأمین کند.

همکلاسی‌هایش او را شخصی کم‌حرف، تنبل و سرکش می‌دانستند، تصاویری که باعث شده بود واتسون خود را فردی کم‌اجتماعی تصور کند و در ایجاد ارتباطات دوستانه چندان موفق نباشد. با وجود تمام این چالش‌ها و موانع، او در نهایت توانست پس از پنج سال مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی خود را دریافت کند.

زندگی نامه جان واتسون

جان واتسون زندگی نامه

جان واتسون در ۹ ژانویه ۱۸۷۸ در کارولینای جنوبی و در خانواده‌ای با وضعیت مالی دشوار چشم به جهان گشود. دوران کودکی او با مشکلات زیادی همراه بود؛ پدرش، فردی الکلی، زمانی که جان تنها ۱۳ سال داشت خانواده را ترک کرد. مادرش، زنی بسیار مذهبی، تأثیر قابل‌توجهی بر تربیت او گذاشت.

در دوران نوجوانی، واتسون شخصیتی خشن و سرکش پیدا کرده بود، اما هوش بالا و استعدادهایش او را از سایرین متمایز می‌کرد. او در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه شد و با پشتکار توانست در ۲۵ سالگی مدرک دکترای خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کند.

واتسون در آن زمان جوان‌ترین فارغ‌التحصیل دکترا از این دانشگاه محسوب می‌شد. سال‌ها بعد و در سن ۳۷ سالگی، به ریاست انجمن روانشناسی آمریکا رسید و نقشی برجسته در توسعه این علم ایفا کرد.

ورود جان به دانشگاه شیکاگو برای تحصیل در مقطع دکترا، نقطه عطف مهمی در زندگی حرفه‌ای او بود. این تجربه فرصت‌هایی برای تعامل با اساتید و همکارانی فراهم کرد که نقش چشمگیری در موفقیت‌های آینده او داشتند و به شکوفایی روان‌شناسی به عنوان یک رشته معتبر علمی کمک کردند.

به پیشنهاد گوردون مور، یکی از استادان دوره تحصیلات تکمیلی‌اش، واتسون تحت هدایت جان دیویی مطالعه فلسفه را آغاز کرد. تأثیر شخصیت‌هایی همچون دیویی، جیمز رولند آنجل، هنری هربرت دونالدسون و ژاک لوب، مسیر فکری واتسون را به سمت ایجاد یک رویکرد دقیق و عینی در تحلیل رفتار هدایت کرد.

این رویکرد بعدها به رفتارگرایی شهرت یافت. هدف واتسون این بود که روان‌شناسی را به شکلی علمی‌تر و قابل پذیرش‌تر معرفی کند. او به پتانسیل این روش اعتقاد عمیقی داشت و بر این باور بود که با این ایده می‌تواند آن را به یک رشته علمی واقعی تبدیل کند. در همین راستا، با گذشت زمان علاقه واتسون به پژوهش‌های ایوان پاولف نیز شدت گرفت.

آزمایش معروف «آلبرت کوچولو» توسط واتسون و دانشجویش، روزالی راینر، طراحی و اجرا شد. در این آزمایش، آن‌ها تلاش کردند یک کودک خردسال را نسبت به موش سفید شرطی کنند. روش کار به این شکل بود که آن‌ها حضور موش سفید را چندین بار با صدایی بلند و ترسناک همراه کردند تا در نهایت احساس ترس در کودک نسبت به موش ایجاد شود.

مطالعات بعدی نشان داد که این ترس می‌تواند به سایر اشیاء سفید و پشمالو نیز گسترش پیدا کند. با وجود اهمیت علمی این تحقیق در زمان خود، امروزه از منظر اخلاقی به شدت مورد انتقاد قرار می‌گیرد، زیرا نه تنها ترس ایجاد شده در کودک هرگز رفع نشد، بلکه اقداماتی برای حذف این شرطی‌سازی نیز صورت نگرفت.

واتسون در سال 1957 به دلیل خدمات برجسته‌اش در عرصه روانشناسی، مدال طلای انجمن روانشناسی آمریکا را دریافت کرد. او تا سال‌های پایانی عمرش در مزرعه‌ای واقع در وودبری زندگی می‌کرد. سرانجام در تاریخ 25 سپتامبر 1958 و در سن 80 سالگی درگذشت و در گورستانی در وستپورت، ایالت کنتیکت به خاک سپرده شد.