سایت بیوگرافی فوتبال، بیو فوتبالی برای شما بیوگرافی محسن کریمی بازیکن را آماده کرده است. برای ادامه این مطلب با سایت بیوگرافی فوتبال همراه باشید.
بیوگرافی محسن کریمی (Mohsen Karimi) بازیکن و همسرش نگار جوکار با عکس و ناگفته های حضورش در استقلال را می خوانید.
بیوگرافی محسن کریمی و همسرش
محسن کریمی متولد ۲۹ شهریور ۱۳۷۳ در ساری، فوتبالیست است.
فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات است که فوتبال را از کودکی آغاز کرد و هم اکنون در پست وینگر برای تیم نساجی مازندران به میدان میرود.
۱۷۲ سانتی متر قد دارد و شماره پیراهن ۲۸ نساجی را بر تن میکند.
خانواده و اصالت
سید محسن کریمی کیاسری (Mohsen Karimi) در شهر ساری، مازنداران به عنوان فرزند آخر به دنیا آمد و دو برادر بزرگتر و یک خواهر بزرگتر از خود می باشد.
خواهر و یکی از برادرانش از طرفداران پرسپولیس هستند و خودش و برادر وسطی از اول استقلالی بودند.
تاریخ تولد اصلی
متولد ۱۳۷۴ هستم و پدر و مادرم برای اینکه یک سال زودتر به مدرسه بروم شناسنامم را برای یک سال زودتر گرفتند در ۲۹ شهریور ۱۳۷۳ گرفتند.
آغاز حرفه ای فوتبال
فوتبال خود را سال ۱۳۸۷ از ۱۴ سالگی با پیوستن به آکادمی سارویه ساری آغاز کرد.
او سپس ۱۳۸۸ در ۱۵ سالگی به آکادمی پدیده ساری منتقل شد و تا اواسط سال ۱۳۹۰ در رده های پایه این تیم مشغول به بازی بود.
در آکادمی استقلال
اواسط سال ۱۳۹۰ در ۱۷ سالگی توسط استعدادیاب های استقلال تهران به آکادمی این تیم ملحق شد.
پس از درخشش در رده های پایه و کسب عنوان آقای گلی لیگ برتر امیدها توسط امیر قلعه نویی سرمربی وقت استقلال به تیم اصلی راه یافت.
سال ۱۳۹۹ به علت مصدومیت های مداوم از سوی مدیران این تیم کنار گذاشته شد اما مجموعا ۵۶ بار پیراهن استقلال را برتن کرد که حاصل آن زدن ۱۱ گل بود.
پیوستن به گل گهر سیرجان
سال ۱۳۹۹ در ۲۶ سالگی با نظر امیر قلعه نویی به تیم گل گهر پیوست و تا نیم فصل ۱۴۰۰ – ۱۳۹۹ برای این تیم به میدان رفت.
انتقال به نساجی
سال ۱۴۰۰ – ۱۳۹۹ به تیم نساجی مازندران ملحق شد و هم اکنون در این تیم مشغول به بازی است، او با این تیم ۱ قهرمانی جام حذفی ایران را در کارنامه دارد.
دلیل انتخاب نساجی
من متولد ساری هستم، بعد از پیشنهادی که نساجی داد با آقای ساکت الهامی صحبت کردم، او به سبک بازی من اعتقاد دارد و خیلی خوشحالم که به این تیم پیوستم.
بازی های ملی
اولین بار سال ۱۳۹۳ در ۲۰ سالگی به تیم ملی زیر ۲۳ ساله های ایران دعوت شد.
سال ۱۳۹۴ هم در ۲۱ سالگی با نظر مثبت کارلوس کی روش سرمربی وقت، به اردوی تیم ملی بزرگسالان فرا خوانده شد ولی تاکنون موفق به حضور در ترکیب اصلی ایران نشده است.
سبک بازی
کریمی بازیکنی سریع و چابک بوده، تکنیک خوب، دوندگی زیاد و شم گلزنی بالا از خصوصیات بارز وی می باشد.
ریزه میزه ام ولی ضعیف نیستم
من جثه کوچکی دارم و به اصطلاح ریزهمیزه هستم، برخی می گویند از نظر بدنی ضعیفم، در حالیکه قدرت بدنی و قوای جسمی ربطی به ریز یا درشت بودن بازیکن ندارد.
بعضی فوتبالیستها با وجود اینکه جثه کوچکی دارند اما قدرت بدنیشان خوب است، قبول دارم به لحاظ بدنی ضعفهایی دارم اما نه آنقدر که بعضیها تصور میکنند.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی محسن کریمی بازیکن و همسرش نگار جوکار
مورچه اتمی
هواداران استقلال به دلیل استایل، سرعت و فرارهایی که کریمی در بازی انجام میداد به او لقب مورچه اتمی داده بودند.
خوب پول درنیاوردم
اگر بخواهید شرایط مالی من را با خیلی ها قیاس کنید اصلا پول خوبی از فوتبال درنیاوردم، تا آمدم به شرایط خوبی برسم یکسری مشکلات برایم ایجاد شد.
البته خدا را شکر میکنم و همیشه راضی و قانع هستم.
رد اسپورتینگ لیسبون
من از اسپورتینگ لیسبون پیشنهاد داشتم، کارهای ویزای من هم انجام شده بود ولی پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه به یکباره بسته شد.
هیچ راهی نداشتم و نمیتوانستم بگویم میخواهم بروم، استقلال نمیتوانست بازیکن بگیرد و در آن شرایط درست نبود از تیم بروم.
الگو
آقا فرهاد مجیدی به من خیلی کمک کرد و هدایایی مثل کفش و لباس می داد، او آدم بزرگی است و الگوی من در فوتبال بوده که دوست دارم در مسیر وی گام بردارم.
ازدواج
محسن کریمی روز یکم شهریور ۱۳۹۹ وقتی ۲۶ ساله بود با خانم نگار جوگار بازیگر ۲۲ ساله ازدواج کرد و حالا زندگی متاهلی خود را دارند.
استقلال خانه من است
استقلال که خانه خودمان است و من همهجوره و قلبا این تیم را دوست دارم، داروندارم را از استقلال میبینم.
من خودم را عضو این باشگاه میدانم و هرچیزی از زندگی دارم از استقلال است، هرگز یادم نمیرود که چه در این تیم باشم و چه نباشم هرچه دارم از این تیم و هوادارانش است.
اهداف ورزشی
هدف بزرگ من رسیدن به پیراهن تیم ملی بزرگسالان است، برای رسیدن به این هدف انگیزه های زیادی دارم و همه تلاشم را هم می کنم.
مطمئن هستم که آن بالاسری نیز مزد تلاش های مرا خواهد دید.
یکی از بزرگ ترین اهدافم این است که بتوانم در جام جهانی با پیراهن تیم ملی کشورم بازی کنم و روزی به یک تیم خوب اروپایی بپیوندم.
دو ماه در پارک خوابیدم
در ۱۷ سالگی بعد از پذیرش در آکادمی استقلال، چون جایی نداشتم به مدت دو ماه در پارکی در نازی آباد، حوالی ورزشگاه مرغوبکار می خوابیدم.
بعد از مدتی آقای اصغرخانی مربی ما در تمرین احساس کرد من زیاد سرحال نیستم. چند بار این موضوع را از من پرسید ولی چیزی به او نگفتم ولی شک کرده بود.
یک روز بعد از تمرین فردی را دنبال من فرستاد و متوجه شد من هیچ جایی ندارم و در پارک زندگی میکنم، از آنجا که جزو بازیکنان خوب آن تیم بودم، بلافاصله پیگیر شدند و در نهایت یک خوابگاه به ما دادند.