
| نام | آلفرد آدلر |
|---|---|
| تولد | ۷ فوریه ۱۸۷۰ |
| محل تولد | اتریش |
| درگذشت | ۲۸ مه ۱۹۳۷ |
| مکتب | روانشناسی فرد نگر |
| ملیت | آلمان |
| تصحیلات | روانپزشک |
| محل کار | لانگ آیلند |
| ایده های چشم گیر | بنیانگذار مکتب روانشناسی فردی |
آلفرد آدلر کیست
آلفرد آدلر یکی از روانشناسان برجستهای بود که مکتب روانشناسی فردنگر را بنیانگذاری کرد. او همچنین بهعنوان یکی از پیشگامان روانشناسی اجتماعی در حوزه روانکاوی شناخته میشود. نظریه معروف او درباره عقده حقارت و برتری یکی از مفاهیم کلیدی در زمینه روانشناسی است که بهنظر میرسد تحت تأثیر تجربیات شخصی خود او شکل گرفته باشد. مطالعه زندگی و آثار او در منابع مختلف، بهویژه در حوزه بیوگرافی روانشناسان، جایگاه ویژهای دارد.
در دوران کودکی، پیش از چهار سالگی، آدلر به بیماری نرمی استخوان مبتلا شد؛ این مشکل باعث شد که در سالهای ابتدایی تحصیل، پیشرفت چشمگیری نداشته باشد. با این حال، او با تلاش و پشتکاری مثالزدنی توانست موقعیت خود را از سطوح پایین کلاس به جایگاههای برجستهتر ارتقا دهد.
آدلر نهتنها در تحصیل بلکه در عرصه اجتماعی نیز با جدیت کار کرد تا بر چالشها و حس حقارت ناشی از تجربیات گذشته غلبه کند. این تجربیات و تلاشهای او زندگیاش را به نمونهای بارز برای نظریهاش درباره جبران ضعفها تبدیل کرد. بر همین اساس، نظریه احساس حقارت آدلر ارتباطی مستقیم و روشن با اتفاقات زندگی شخصیاش دارد.
آلفرد آدلر که بود
نام کامل: آلفرد آدلر
متولد: ۷ فوریه ۱۸۷۰
محل تولد: اتریش
ملیت آلفرد آدلر
آلفرد آدلر یکی از پیشگامان روانشناسی بود که تأکید ویژهای بر جنبه اجتماعی انسان داشت. او در سال ۱۸۷۰ در وین، اتریش، متولد شد و در سال ۱۹۳۷ درگذشت. آدلر در ابتدا با فروید همنظر بود و حتی مدتی ریاست انجمن روانکاوی وین را به عهده داشت. با این حال، در سال ۱۹۱۱ دیدگاه جدیدی ارائه کرد که درباره نقش جنسیت با نظرات فروید متفاوت بود. او همچنین معتقد بود که انسان برای بقا نیازمند پرخاشگری است و این ویژگی در طبیعت بشر ضروری است.
اما پس از آنکه نظریات او از سوی انجمن پذیرفته نشد، آدلر تصمیم گرفت از ریاست و عضویت انجمن کنارهگیری کند. او فعالیتهای خود را در حوزه رواندرمانی ادامه داد و به تدریج موفق شد پیروانی برای نظریاتش پیدا کند. آدلر سیستم روانشناسی منحصربهفردی پایهگذاری کرد که برای تمایز آن از روانکاوی فروید، نام «روانشناسی فردی» را انتخاب کرد.
اصالت آلفرد آدلر
آلفرد آدلر در ۷ فوریه ۱۸۷۰ در منطقه رودولفسهایم شهر وین، اتریش، به دنیا آمد. او دومین فرزند از میان هفت فرزند یک خانواده یهودی بود و زندگی او عمیقاً تحت تأثیر پیچیدگیها و چالشهای روابط خانوادگی قرار داشت. دوران کودکی آدلر با مبارزه با بیماریهای متعدد سپری شد، موضوعی که موجب شکلگیری احساس شدید حقارت در او شد.
این حس، نهتنها بر شخصیت او تاثیر گذاشت، بلکه به عنوان نیروی محرکهای قدرتمند، اراده او را برای مقابله با دشواریهای زندگی تقویت کرد و او را به یافتن راههایی برای غلبه بر آن مشکلات سوق داد.
بیوگرافی آلفرد آدلر
آلفرد آدلر در ۵ فوریه ۱۸۷۰ در یک خانواده یهودی در حومه وین، اتریش به دنیا آمد. کودکی او تحت تأثیر بیماری، حسادت نسبت به برادر بزرگتر و احساس طرد شدن از سوی مادرش سپری شد. او خود را فردی زشت و ضعیف تصور میکرد، در حالی که رابطهاش با پدر به مراتب نزدیکتر از مادر بود.
این تجربه شاید باعث شد که برخلاف یونگ، بعدها نظریه عقده ادیپ را رد کند، چرا که این نظریه با تجربیات دوران کودکی او سازگار نبود. آدلر از همان دوران خردسالی با تلاش فراوان سعی داشت محبوبیت خود را در میان همسالانش کسب کند. این تلاشها در نهایت به افزایش حس عزتنفس و پذیرش اجتماعی منجر شد؛ ویژگیهایی که در میان خانوادهاش کمتر احساس کرده بود.
زندگی آلفرد آدلر
آلفرد آدلر در تاریخ ۵ فوریه ۱۸۷۰ در خانوادهای یهودی واقع در حومه وین، اتریش چشم به جهان گشود. دوران کودکی او تحت تأثیر بیماریهای مختلف، حسادت به برادر بزرگتر و احساس طرد شدن از سوی مادر سپری شد. آدلر خود را فردی کوچکاندام و کمجذابیت تلقی میکرد. او ارتباط نزدیکی با پدرش داشت، و این موضوع احتمالاً یکی از دلایلی بود که بعدها، همچون یونگ، به مخالفت با نظریه عقده ادیپ پرداخت؛ چراکه تجربههای دوران کودکی او انسجامی با این نظریه نداشتند.
در زمان کودکی، آدلر تلاش زیادی کرد تا مورد پذیرش و محبوبیت میان همسالانش قرار گیرد. با گذر زمان و ورود به مراحل تازه زندگی، او توانست به عزت نفس و پذیرش اجتماعی دست یابد؛ ویژگیهایی که در خانوادهاش برای او کمتر دیده میشدند.
کودکی آلفرد آدلر
آلفرد آدلر در ۵ فوریه ۱۸۷۰ در خانوادهای ثروتمند در اتریش به دنیا آمد. او از همان دوران کودکی با چالشهای جسمانی متعددی روبهرو بود. در چهار سالگی بر اثر ابتلا به ذاتالریه، وضعیت او تا حدی وخیم شد که مرگ را تجربهای نزدیک حس کرد.
علاوه بر این، بیماری نرمی استخوان یا راشیتیسم نیز بر سلامت او تأثیر گذاشته بود. این شرایط جسمانی دشوار و مقایسه خود با کودکان سالمتر و قویتر موجب شد آدلر احساس عمیقی از حقارت را در خود تجربه کند. همین موضوع جرقهای برای علاقه او به ورزش شد، زیرا از طریق شرکت در مسابقات و دستیابی به موفقیتهای ورزشی، سعی داشت اعتماد به نفس خود را تقویت کند.
نوجوانی آلفرد آدلر
آلفرد آدلر در سال 1888 وارد دانشگاه وین شد و تحصیل در رشته پزشکی را آغاز کرد؛ دستاوردی که در آن زمان بسیار ارزشمند تلقی میشد. او تحت تأثیر یکی از اساتید برجسته خود، ناتناگل، قرار گرفت؛ فردی که توصیه میکرد بیمار را باید به عنوان یک کلیت در نظر گرفت.
ناتناگل بر این باور بود که بیمار موجودی منفرد و جداافتاده نیست و پزشکان باید با مهربانی و همدلی به بیماران خود نزدیک شوند. این دیدگاه تأثیر عمیقی بر مسیر حرفهای آدلر داشت و بعدها به یکی از اصول اساسی زندگی او به عنوان روانپزشک، درمانگر و فیلسوف تبدیل شد. در آن دوران، ملیگرایی در اروپا رو به گسترش بود و آدلر نیز تحت تأثیر جریانهای سوسیالیستی قرار گرفت.
او با گروههایی که از افکار کارل مارکس الهام گرفته بودند ارتباط داشت و در بحثهای مرتبط شرکت میکرد. اگرچه برخی از نظریههای مارکس را پذیرفت، همه آنها مورد علاقهاش نبودند. از آموزههای مهمی که آدلر از مارکس آموخت، این بود که جایگاه اجتماعی افراد میتواند بدون اینکه آنها آگاه باشند تأثیراتی عمیق بر زندگی فکری و احساسیشان داشته باشد.
خانواده آلفرد آدلر
آلفرد آدلر از دوران کودکی رابطهای نزدیکتر و احساسی عمیقتر با پدرش برقرار کرده بود که در مقایسه با ارتباط او با مادر، کاملاً متفاوت بود. این تجربه شخصی تاثیر قابلتوجهی بر تفکرات او در طول زندگی داشت و در مواجهه با نظریه عقده ادیپ، زاویه دید متفاوتی را در پیش گرفت.
عقده ادیپ، مفهومی که توسط زیگموند فروید معرفی شد، به وابستگی عاطفی پسر به مادر در کنار ترس از پدر بهعنوان یک رقیب عشقی اشاره دارد. اما این نظریه برای آدلر چندان پذیرفتنی نبود. او با نقد این دیدگاه، بر اساس تجربیات فردی و باورهای خاص خود، از آن فاصله گرفت و مسیری متفاوت را دنبال کرد.
آلفرد آدلر
در سال ۱۹۰۲، آلفرد آدلر با پیوستن به جامعه روانتحلیلی وین، فرصت آشنایی با زیگموند فروید، یکی از بزرگترین چهرههای روانشناسی، برای او فراهم شد. در ابتدا، آدلر بهعنوان یکی از اعضای برجسته گروه نزدیک به فروید فعالیت داشت و در زمینههای مختلف مرتبط با نظریه روانتحلیلی، همکاری نزدیکی با او برقرار کرد.
با گذشت زمان و شکلگیری دیدگاههای مستقل، آدلر بهتدریج از نظریههای فروید فاصله گرفت، بهویژه در موضوعات مربوط به تأکید بر عوامل جنسیتی و نقش ذهن ناخودآگاه. این تغییر مسیر فکری زمینهساز ایجاد یک رویکرد تازه در روانشناسی شد؛ رویکردی که بر اراده فردی و اهمیت روابط اجتماعی تمرکز داشت.
عکس آلفرد آدلر روانشناس
تصحیلات آلفرد آدلر
نظریههای آدلر تأثیری فراتر از روانشناسی بالینی داشته و نقشی قابل توجه در شیوههای آموزشی و رشد کودکان ایفا کردهاند. او بر اهمیت ایجاد محیطهایی تأکید داشت که علاقهٔ اجتماعی کودکان را تقویت کنند و در آنها همکاری بر رقابت ترجیح داده شود.
این دیدگاه فلسفی، که با اصول آموزش مدرن همراستا است، به یادگیری اجتماعی و هوش عاطفی بهعنوان عناصر اساسی در آموزش کودکان توجه ویژهای دارد (Lerner, 2017). اندیشههای آدلر همچنان در بسیاری از برنامهها و رویکردهای آموزشی مشاهده میشود، جایی که اجتماعیسازی، کار گروهی و یادگیری مشارکتی در محیطهای آموزشی اولویت دارند.
زندگی نامه آلفرد آدلر
آلفرد آدلر در سال 1897 ازدواج کرد و یک سال بعد، نخستین فرزندش، دختری به نام والنتین، به دنیا آمد. در ادامه، دومین دختر خانواده با نام الکساندرا در سال 1901 متولد شد و پس از او، تنها پسر آدلر، کورت، در سال 1905 چشم به جهان گشود. چهارمین فرزند، که او نیز دختری بود، در سال 1909 وارد زندگی خانواده شد.
آدلر برخلاف بسیاری از پدران دیگر، به فرزندانش نه تنها بهعنوان اعضای خانواده، بلکه به چشم موضوعات پژوهشی نگاه میکرد؛ نگرشی که نقش چشمگیری در شکلگیری دیدگاههای تربیتی نظریه او ایفا کرد. همسر آدلر در نهایت در سال 1962 و در سن 89 سالگی از دنیا رفت. از میان فرزندان، الکساندرا و کورت مسیر حرفهای خود را به روانپزشکی اختصاص دادند و در این عرصه فعالیت کردند. اکنون الکساندرا ریاست انجمن روانشناسی فردنگر در نیویورک را بر عهده دارد.
آلفرد آدلر زندگی نامه
آلفرد آدلر در دوران کودکی تجربهای سخت از بیماری ذاتالریه داشت که او را تا آستانه مرگ پیش برد. این دوران بحرانی باعث شد تصمیم بگیرد در آینده به حرفه پزشکی روی بیاورد. او در سال ۱۸۹۵ مدرک دکترای پزشکی را از دانشگاه وین دریافت کرد. فعالیت حرفهای خود را ابتدا در زمینه چشمپزشکی آغاز کرد و سپس به عنوان پزشک عمومی ادامه داد.
در نهایت، مسیر کاری او به روانپزشکی ختم شد و او در این حوزه به نوآوریهای مهمی دست یافت. آدلر از سال ۱۹۰۲ در جلسات هفتگی بحثهای گروهی زیگموند فروید شرکت کرد و به عنوان یکی از چهار عضو اصلی حاضر در این نشستها شناخته شد. با اینکه همکاری علمی نزدیکی میان آنها وجود داشت، ارتباط شخصیشان چندان عمیق نبود. فروید حتی در مقطعی به صراحت گفته بود که آدلر باعث خستگی او میشود.
در سالهای بعد، آدلر نظریهای مستقل درباره شخصیت ارائه کرد که در جنبههای زیادی با دیدگاه فروید تفاوت داشت. او نقدهای جدی بر تمرکز فروید بر عوامل جنسی وارد کرد و تلاش کرد نگاه جامعتری به مسائل روانشناختی ارائه دهد. در سال ۱۹۱۰، فروید برای کاهش تنشهای میانشان ریاست انجمن روانکاوی وین را به آدلر سپرد، اما این اقدام موفقیتآمیز نبود و در سال ۱۹۱۱ جدایی قطعی و پرتنشی میان آنها رخ داد.
محل کار آلفرد آدلر
آلفرد آدلر فعالیت حرفهای خود را بهعنوان چشمپزشک آغاز کرد، اما پس از مدت کوتاهی تصمیم گرفت به پزشکی عمومی روی بیاورد. تجربه تلخ ناکامی در حفاظت از جان بیماران او را به فکر تغییر مسیر انداخت و با ورود به حوزه عصبشناسی و روانپزشکی، دوران جدیدی از زندگی حرفهایاش شکل گرفت.
در سال 1910، آدلر ریاست انجمن روانکاوی را پذیرفت و همزمان وظیفه دستیاری ویراستاری نشریه روانکاوی را نیز بهعهده گرفت. بااینحال، اختلافات عمیق میان آدلر و زیگموند فروید، که ریشه در نقدهای جدی آدلر به نظریههای فروید داشت و واکنشهای تند فروید را برانگیخت، نهایتاً باعث جدایی آدلر از انجمن روانکاوی شد. آدلر در سال 1912 تصمیم به تأسیس انجمن روانشناسی فردنگر گرفت و نقش مؤثری در توسعه این حوزه ایفا کرد.
با آغاز جنگ جهانی اول، او بهعنوان پزشک در ارتش خدمت کرد و علاوه بر آن، کلینیکهای مشاوره کودک را راهاندازی نمود که هزینههای آن توسط دولت تأمین میشد. این کلینیکها بعدها زیربنای روشهای گروهدرمانی شدند. در سال 1926، آدلر فعالیتهای آموزشی و سخنرانیهایش را در ایالات متحده آغاز کرد و نقشی برجسته در پیشبرد روانشناسی فردنگر ایفا نمود.
ایده های چشم گیر آلفرد آدلر
جدایی آدلر از اصول فرویدی، زمینهساز شکلگیری روانشناسی فردی شد، رویکردی فراگیر که بر مبنای تلاش انسان برای رسیدن به برتری و هماهنگی با طبیعت اجتماعی او شکل گرفته است. در سال ۱۹۱۱، آدلر بهطور رسمی دیدگاههای خود را معرفی کرد و بر اهمیت نقش جامعه و فرهنگ در شکلدهی شخصیت تأکید نمود. او با فاصله گرفتن از رویکردهای تقلیلگرایانه، بر ارتباط انسان با ساختار اجتماعی وسیعتر به عنوان یکی از عوامل بنیادین در شکلگیری شخصیت و رفتار انسانی تمرکز کرد.
آلفرد آدلر بیوگرافی
آدلر در دوران کودکی دانشآموزی ضعیف تلقی میشد. معلمش حتی به پدرش گفته بود که این پسر برای هیچ کاری جز شاگردی در کفاشی مناسب نیست. با وجود این، آدلر با پشتکار و تلاش مستمر توانست مسیر زندگی خود را تغییر دهد. او نهتنها موفق شد از سطح پایین کلاس به درجات بالاتر برسد، بلکه در میان دوستان و همسالانش نیز به شخصیت محبوبی تبدیل شد.
آدلر با غلبه بر عقبماندگیها و احساس حقارت، بهتدریج رشد اجتماعی و تحصیلی قابلتوجهی داشت. در نهایت، او به عزتنفس و پذیرش اجتماعی دست یافت؛ احساسی که در خانوادهاش کمتر تجربه کرده بود. زندگی شخصی آدلر، نمونهای ملموس از نظریهای است که بعدها ارائه داد: انسان باید بر ضعفهای خود فائق آید.
در چهار سالگی به بیماری شدید ذاتالریه مبتلا شد که او را تا مرز مرگ پیش برد، اما معجزهوار جان سالم بهدر برد. این تجربه نقطه عطفی مهم در زندگی او بود که از همان زمان تصمیم گرفت به حرفه پزشک شدن روی بیاورد.
عکس Alfred Adler
زندگی شخصی آلفرد آدلر
آلفرد آدلر در سال 1902 به جمع چهار عضو اصلی جلسات هفتگی فروید پیوست و همکاری حرفهای میان آنها آغاز شد. با این حال، رابطه شخصی میان آدلر و فروید هرگز صمیمی نبود. فروید حتی یکبار اذعان کرده بود که آدلر برای او فردی خستهکننده است.
چند سال بعد، آدلر نظریهای جدید درباره شخصیت ارائه کرد که به شکل قابل توجهی با دیدگاههای فروید تفاوت داشت. او بهویژه به انتقاد از تمرکز فروید بر مسائل جنسی پرداخت. در سال 1910 فروید تلاش کرد با انتخاب آدلر به عنوان رئیس انجمن روانکاوی وین، تنشهای میانشان را کاهش دهد، اما این اقدام ثمربخش نبود. در نهایت، آدلر در سال 1911 ارتباط خود با فروید را بهطور کامل قطع کرد.
پس از جدایی، اختلافات میان دو روانشناس برجسته به شدت نمایان شد. آدلر انتقادهای تندی مطرح کرد و فروید را یک “کلاهبردار” خواند، همچنین روانکاوی وی را “ناپاک” توصیف کرد. در مقابل، فروید نیز نظر مثبتی نسبت به آدلر نداشت و او را فردی “غیرعادی” و “شیفته شهرت” معرفی میکرد.
همسر آلفرد آدلر
ریسا ادلر، همسر آلفرد آدلر، بنیانگذار روانشناسی فردی، زنی مستقل و فمینیست بود که در سال ۱۸۹۷ با آدلر ازدواج کرد. او به عنوان فعال سیاسی و فردی با عقاید فمینیستی شناخته شده است. در زندگی مشترک با آلفرد آدلر، ریسا نقش مهمی ایفا کرد و همواره به عنوان پشتیبان و همراه او در پیشبرد نظریات و فعالیتهایش حضور داشت. بسیاری بر این باورند که دیدگاهها و عملکرد ریسا، تأثیر قابلتوجهی بر تفکرات آلفرد گذاشته و او را در فهم بهتر مسائل اجتماعی و سیاسی یاری داده است.
آلفرد آدلر ریسا آدلر
آلفرد آدلر در دوران جنگ جهانی اول بهعنوان پزشک در ارتش خدمت میکرد. پس از پایان جنگ، تلاش خود را روی ایجاد کلینیکهای راهنمایی کودکان در مدارس شهر وین متمرکز کرد. در دهه ۱۹۲۰، نظریه روانشناختی اجتماعی او تحت عنوان “روانشناسی فردی” به شهرت رسید و توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
آدلر در سال ۱۹۲۶ برای نخستین بار به آمریکا سفر کرد و این بازدید آغازگر سلسله سفرهای او به این کشور شد. هشت سال بعد، او بهعنوان استاد روانشناسی بالینی در دانشکده پزشکی لانگآیلند نیویورک منصوب شد. سرانجام، زمانی که در یک سفر کاری برای ارائه سخنرانی بود، در تاریخ ۲۸ مه ۱۹۳۷ در شهر آبردین اسکاتلند دار فانی را وداع گفت.
درگذشت آلفرد آدلر
آلفرد آدلر در ۲۸ مه ۱۹۳۷ چشم از جهان فروبست و میراثی ارزشمند از خود بهجا گذاشت که همچنان تأثیر عمیقی بر روانشناسی و درک ما از رفتارهای انسانی دارد. نظریات بدیع او درباره احساس حقارت، میل به برتری، و علاقه اجتماعی نه تنها آزمون زمان را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند، بلکه همچنان الهامبخش تحقیقات علمی و کاربردهای عملی در حوزههای گوناگون روانشناسی هستند.
دیدگاهها و اصول مطرحشده توسط آدلر، در دنیای امروزی که تعاملات انسانی گستردهتر از همیشه شده است، اهمیتی دوچندان یافتهاند. درکی عمیقتر از انگیزهها و روابط انسانی اکنون بیش از پیش برای ارتقای رفاه فردی و اجتماعی ضروری به نظر میرسد.
اطلاعات دانشگاهی آلفرد آدلر
دانشگاه محل تحصیل: دانشگاه وین
دانشگاه محل کار: دانشگاه لانگ آیلند
معروف ترین کتاب های آلفرد آدلر
- شناخت طبیعت انسان
- فهم زندگی
- علاقه اجتماعی
آلفرد آدلر کتاب ها
- معنای زندگی برای شما
- روانشناسی فردنگر تئوری و عمل
- علاقه اجتماعی چالشی برای انسان
- درک ماهیت انسان
- مورد خانم آر
- آموزش و پرورش کودکان
آثار معروف آلفرد آدلر
- فهم طبیعت انسان
- تمرین و نظریه روانشناسی فردی
- معنایی که به زندگیات میبخشی
مقالات آلفرد آدلر
آلفرد آدلر، روانشناس برجسته اهل اتریش، نویسنده مجموعهای از کتابها و مقالههای مهم در حوزه روانشناسی است. برخی از آثار شاخص او عبارتند از:
- علاقه اجتماعی
- احساس حقارت
- نقش هدف در زندگی
نظریه های آلفرد آدلر
نظریههای روانشناسی آلفرد آدلر بر مفهوم “احساس حقارت” و تلاش انسان برای غلبه بر آن استوارند. از دیدگاه آدلر، این احساس که در دوران کودکی به دلیل وابستگی و ناتوانی ذاتی کودک نسبت به بزرگسالان شکل میگیرد، نقشی کلیدی در رفتار و رشد فرد ایفا میکند. آدلر این ایده را تحت عنوان “روانشناسی فردی” یا “روانشناسی فردنگر” مطرح کرد و در آن بر ویژگیهای منحصر به فرد هر شخص، همراه با تأثیرات اجتماعی در شکلگیری شخصیت، تمرکز داشت.
افتخارات و جوایز آلفرد آدلر
- بنیانگذار روانشناسی فردی
- ریاست انجمن روانکاوی وینتاسیس انجمن روانشناسی فردی
- معرفی مفهوم عقده حقارت
- توسعه نظریههای سبک زندگی و اهداف اجتماعی
- نوشتن آثار متعدد
⏬مقالات پیشنهادی⏬
مجله بیوگرافی فوتبال بیوگرافی فوتبالی (بیو بازیکنان فوتبال) داخلی و خارجی






👍🏻💐✨