آلبر کامو، آلبر کامو فیلسوف و رماننویس برجستهی فرانسوی – الجزایری بود که با نوشتههای پرشمار خود تأثیری بسزا بر جریانهای فکری اروپا در قرن بیستم گذاشت. کامو در سال 1957 برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. در این نوشته وب سایت مجله بیوگرافی فوتبال شما را با آلبر کامو ، آشنا خواهد کرد. همراه ما بمانید.
| نام | آلبر کامو |
|---|---|
| تولد | ۷ نوامبر ۱۹۱۳ |
| محل تولد | الجزایر فرانسه |
| همسر | سیمون هیه(۱۹۳۴–۱۹۳۶) فرانسین فور (۱۹۴۰) |
| فرزندان | کاترین و ژان |
| تحصیلات | کارشناس فلسفه |
| درگذشت | ۴ ژانویهٔ ۱۹۶۰ (۴۶ سال) |
| آرامگاه | گورستان لومارین |
| ملیت | فرانسوی |
بیوگرافی آلبر کامو
نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۵۷ بود. او یکی از نویسندگان بزرگ در مکتب رئالیسم، خالق کتاب بیگانه و مقاله جریانساز افسانهٔ سیزیف بود.
آلبر کامو کیست
نام کامل: آلبر کامو
متولد: ۷ نوامبر ۱۹۱۳
محل تولد: فرانسه
آلبر کامو چه کسی هست
آلبر کامو (Albert Camus) در دهکدهای کوچک در الجزایر چشم به جهان گشود. او هنوز به یکسالگی نرسیده بود که پدرش در جنگ جهانی اول، در جریان نبرد نخست مارن، کشته شد. پس از این فقدان، کامو همراه با برادر بزرگتر و مادرش به شهر الجزیره نقل مکان کردند. آنها در الجزیره، در محلهای فقیرنشین، همراه با مادربزرگ و دایی معلولشان در خانهای کوچک زندگی میکردند.
آلبر کامو
آلبر کامو (Albert Camus) هفتم نوامبر ۱۹۱۳ در دهکدهی موندی در کشور الجزایر که آن زمان مستعمرهی فرانسه بود، به دنیا آمد. او رماننویس، مقالهنویس، نمایشنامهنویس و جستارنویس بود که جایزهی نوبل ادبیات را در ۱۹۵۷ دریافت کرد. موضوع رمانهایش نیهیلیسم و عصیان و در مقالهها و جستارهایش چپی ضدکمونیست بود. کامو در قرن پرحادثهی بیستم مبارز بود و تواناییاش در پیوند زدن اندیشهی فلسفی با ادبیات او را ماندگار کرد.
آلبر کامو زندگی نامه
آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در دهکدهای کوچک در الجزایر زاده شد. پدرش «لوسین کامو» فرانسوی فقیری بود که در الجزیره برزگری میکرد و در آنجا با زن خدمتکاری که اهل اسپانیا بود ازدواج کرد. آنها صاحب دو فرزند به نامهای لوسین (همنام پدر) و آلبر شدند.
نوجوانی آلبر کامو
کودکی کامو در یک زندگی فقیرانهٔ طبقهٔ کارگری سپری شد. فقر، احترام به رنج و همدردی با بیچارگان را به او یاد داد. پسند خاطر غریزی کامو قناعت و بیپیرایگی بود. او در فقر، خود را در خانهٔ خویش احساس میکرد. خود او میگفت: «فقر مانع این شد که فکر کنم زیر آفتاب و در تاریخ، همه چیز خوب است. آفتاب به من آموخت که تاریخ، همه چیز نیست.
زندگینامه آلبر کامو
به خاطر فقر خانواده، آلبر مجبور بود پس از پایان دبستان کارگری پیشه کند. اما آموزگارش لویی ژرمن به استعداد وی پی برد و او را به شرکت در آزمون بورس تحصیلی تشویق کرد. او در این آزمون پذیرفته و به هزینهٔ دولت وارد دبیرستان شد.
زندگی آلبر کامو
در آن زمان تحصیلات متوسطه در الجزیره به ثروتمندان اختصاص داشت. به همین جهت، از این پس کامو در دو دنیای جداگانه زندگی میکرد. روز، در کنار ثروتمندان وارد دنیای اندیشه میشد و شب، در کنار فقرا در جهانی دشوار زندگی میکرد
آلبر کامو زندگی نامه
کامو در هنگام تعطیلات تابستانی در برابر دریافت دستمزدی اندک در مغازهها کار میکرد. او به آموختن انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی آشنا شد، ولی نتیجهٔ کار مطلوب نبود. در مقابل، در فوتبال که در سراسر زندگی به آن علاقهمند بود به موفقیتهایی رسید. او در سال ۱۹۲۹ به عنوان دروازهبان، به تیم جوانان دانشگاه ریسینگ الجزیره پیوست.
خانواده آلبر کامو
آلبر کامو فرزند یک مادر اسپانیایی و پدر کشاورز آلزاسی بود که در نبرد مارن (در جریان جنگ جهانی اول) و درحالیکه کامو کمتر از یک سال داشت، کشته شد. پس از آن، مادرش تأمین مخارج خانواده را بر عهده داشت و کامو بههمراه مادر و برادرش به منطقهای کارگری در الجزیره نقلمکان کردند و همراه مادربزرگ مادری و یک عموی فلج در آپارتمانی دو اتاقه زندگی میکردند.
آلبر کامو بیوگرافی
کامو در سال ۱۹۳۰ و با دریافت دیپلم، نخستین گام را به سوی ترقی برداشت. سپس در دسامبر همان سال نخستین نشانههای ابتلاء به بیماری سل در او نمایان شد و به همین خاطر مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد. هرچند که تا آخر عمر کوتاه خود یک تماشاچی فوتبال باقیماند.
تحصیلات آلبر کامو
کامو کارشناسی فلسفه را در سال ۱۹۳۵ از دانشگاه الجزیره گرفت. او در مه ۱۹۳۶ پایاننامه خود را دربارهٔ فلوطین ارائه داد.
آلبر کامو تحصیلات
بعد از اتمام تحصیلات، بهمنظور داشتن شغل دانشگاهی و تدریس فلسفه در آزمون ورودی نامزد شد؛ اما حملهی مجدد سل او را متوقف کرد. کامو برای بازیابی سلامتی خود به استراحتگاهی در آلپ فرانسه رفت که اولین دیدارش از اروپا بود و در نهایت از طریق فلورانس، پیزا و جنوا به الجزایر بازگشت.
زندگی شخصی آلبر کامو
کامو مخالف نهاد ازدواج بود و همواره آن را اعلام میکرد و آن را روندی غیرطبیعی برای پیوند عاشقانه میدانست. او دو بار بدون ثبت قانونی ازدواج کرد. اولی با دختری به نام سیمون هیه و دومین با فرانسین فور بود. کامو روابط خارج از ازدواج زیادی هم داشت که مشهورترینشان ماریا کاسارس، هنرپیشهی اسپانیایی بود.
همسر آلبر کامو
کامو در ۱۹۳۴ با دختری جوان، ثروتمند، زیبا و البته معتاد به مرفین به نام سیمونهیه ازدواج کرد. آنها دو سال بعد بر اثر خیانتهایی از هر دو طرف و با تجربهای دردناک از هم جدا شدند. این جدایی در مقالهٔ مرگ روح به صورتی غیر مستقیم دیده میشود.
آلبر کامو و همسرش
کامو در سال ۱۹۴۰ با فرانسین فور، که یک پیانیست و ریاضیدان بود ازدواج کرد. هرچند که کامو عاشق فرانسین فو بود اما در مقابل خواستهٔ او برای ثبت قانونی ازدواجشان طفره میرفت و آن را روندی غیرطبیعی برای پیوندی عاشقانه میدانست.
دوست دختر آلبر کامو
پس از سال ۱۹۴۴ او چندین نمایشنامه را با بازی ماریا کاسارس، هنرپیشهٔ اسپانیایی روی صحنه برد و تا آخر عمر نیز دلباختهٔ او بود؛ رابطهٔ عاشقانهٔ او و معشوقهاش در مکاتبات آن دو که در سال ۲۰۱۸ بهوسیلهٔ دخترش در انتشارات گالیمار منتشر شد ثبت شده است.
بیماری آلبر کامو
آلبر کامو به بیماری سل (TB) مبتلا بود که در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی او را درگیر کرد و باعث شد از فوتبال و فعالیتهای ورزشی کنار بگذارد و نتواند در جنگ جهانی دوم شرکت کند. بیماری سل سلامتی او را به طور جدی تهدید کرد و زندگیاش را برای مدتی تحت تأثیر قرار داد.
عکس پروفایل آلبر کامو
عکس آلبر کامو
عکس همسر آلبر کامو
عکس زن آلبر کامو
عکس های آلبر کامو
عکس جذاب آلبر کامو
نویسندگی آلبر کامو
آلبر کامو با نگارش نمایشنامهای با هدف حمایت از جنبشهای طبقهی کارگر، وارد دنیای نویسندگی شد. او کمی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، مشاغل مختلفی را از قبیل سردبیری یک نشریه، نویسندگی در روزنامه، ویراستاری و گزارشگری موضوعات سیاسی تجربه کرد.
آلبر کامو نویسنده
وی برای برخی از آثار اولیهی ژان پل سارتر مرورهای درخشانی نوشت. او همچنین، مجموعه مقالات مهمی درمورد شرایط مسلمانان ساکن در سرزمین قبایلی به انتشار رساند.
خبرنگاری آلبر کامو
کامو در هنگام تعطیلات تابستانی در برابر دریافت دستمزدی اندک در مغازهها کار میکرد. او به آموختن انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی آشنا شد، ولی نتیجهٔ کار مطلوب نبود. در مقابل، در فوتبال که در سراسر زندگی به آن علاقهمند بود به موفقیتهایی رسید. او در سال ۱۹۲۹ به عنوان دروازهبان، به تیم جوانان دانشگاه ریسینگ الجزیره پیوست.
آثار آلبر کامو
آلبر کامو به سبب نوشتههای تأثیرگذار و بعضاً پرحاشیهاش که در نشریههای مشهور به چاپ میرسیدند، بین دوستداران هنر و ادبیات چهرهای شناختهشده به حساب میآمد. او نخستین رمان خود را با عنوان «بیگانه» در سال 1942 به چاپ رساند. این کتاب به محض انتشار، با استقبالی کمنظیر از سوی مخاطبان و اغلب منتقدان مواجه شد.
آلبر کامو آثار
مدت زمان زیادی از نگارش بیگانه نگذشته بود که آلبر کامو در همان سال، مقالهی تأثیرگذار «افسانهی سیزیف» را منتشر کرد. رمانهای «طاعون» و «سقوط»، نمایشنامهی «کالیگولا» و جستار فلسفی «انسان طاغی» از دیگر آثار برجستهی آلبر کامو به شمار میروند.
کتاب بیگانه آلبر کامو
قهرمان این رمان کوتاهِ مشهور مردی به نام مورسو است که طی جریانی بهظاهر بیاهمیت، دست به جنایتی فجیع و نابخشودنی میزند. آلبر کامو در بیگانه بسیاری از وجوه زندگی مدرن را زیر تیغِ تیزِ نقدِ خود برده است.
کتاب افسانه سیزیف آلبر کامو
تأملی ژرف در باب معنای زندگی؛ کامو، در این رسالهی کمحجم، به تعمق در باب پرسشِ ازلی و ابدی انسان پرداخته است: آیا زندگی ارزش زیستن دارد یا نه؟
کتاب طاعون آلبر کامو
روایتی نمادین از اوجگیری یک بیماری همهگیر. رمان طاعون مبارزه و استقامت انسان در مواجهه با بلایی طبیعی را به تصویر میکشد.
کتاب انسان طاغی آلبر کامو
آلبر کامو در این جستار فلسفی ریشههای فکریِ خشونت سیاسی و اجتماعیای را کاویده که اروپای قرن بیستم را گرفتار انواع نزاعهای نظامیِ مرگبار کرده بود.
کتاب سقوط آلبر کامو
رمانی گیرا با درون مایههای گناه، معصومیت و قضاوت. کتاب سقوط، داستان موفقیت تا افول زندگی ژان باتیست کلمانس، وکیل ثروتمند فرانسوی، را روایت میکند. ژان پل سارتر سقوط را زیباترین و در عین حال، درکنشدهترین اثر آلبر کامو میدانست.
سبک آلبر کامو
آلبر کامو پیش و بیش از هر چیز، متفکری انسانگرا بود؛ اندیشمندی با دغدغههای اخلاقی والا، که با دلسوزی و همدلیای راستین به وضعیت غمانگیز انسانِ عصرِ خویش میاندیشید. هنگام ارزیابی دیدگاههای اجتماعی، سیاسی و خصوصاً فلسفیِ آلبر کامو، باید همواره این نکته را مدنظر داشته باشیم که او در یکی از پرآشوبترین زمانهها میزیست.
آلبر کامو سبک
کامو، صرف نظر از نزاعهای کوچک و بزرگ سیاسی در موطن خویش، دو جنگ جهانی هولناک را به چشم دیده بود. بنابراین، طبیعی است که نوعی نومیدیِ ژرف در جهانبینیاش خانه کرده باشد. با این همه، مهم آن است که آلبر کامو برخلاف بسیاری از متفکران و هنرمندان همعصر خویش، هرگز به ترویج و تقدیس نومیدی نپرداخت.
رمان های آلبر کامو
آثار ادبی کامو، از جمله رمان بیگانه و نمایشنامهی کالیگولا، بیش از غنای هنری و ادبی، واجد اهمیت فکری و فلسفیاند. با این حال، در نوشتار او سادگی و شفافیتی هست که در فرازهایی از بهترین آثارش، نوعی اصالتِ هنرمندانه را بازتاب میدهد.
داستان های کوتاه آلبر کامو
«میزبان» شامل شش داستان کوتاه است. داستان میزبان که عنوان کتاب از آن گرفته شده، دربارهی جوانی فرانسوی به نام دارو است که در مدرسهای روستایی و دورافتاده در الجزایر معلم است. این مدرسه به علت کولاک تعطیل مانده تا اینکه ژاندارم و مجرمی بر سر راه خود به آنجا میروند و دارو میزبان آنها میشود.
آلبر کامو داستان های کوتاه
«تبعید و سلطنت» (۱۹۵۷) شامل شش داستان کوتاه و درونمایهی آنها، بینشهای فلسفی کامو و مضامین وجودی نزد اوست؛ همچون انزوا، تلاش برای درک خود، بیگانگی، آزادی و یافتن معنا در زندگی. زمینهی داستانها در الجزایر و دربارهی اختلافات میان خارجیها و مسلمانان آنجا است.
نمایش نامه ها آلبر کامو
نمایشنامهی «کالیگولا» (۱۹۳۸) دربارهی امپراتور جوانی به همین نام است که بعد از مرگ خواهرش دچار بحران روحی میشود و با شک در معنای زندگی به ورطهی پوچی میافتد و در تقلا برای بهرخکشیدن اراده و طغیان به جنون میرسد.
آلبر کامو نمایش نامه
نمایشنامهی «رکوئیم برای یک راهبه» (۱۹۵۶) اقتباس از نمایشنامهی ویلیام فاکنر با همین عنوان است. داستان دربارهی دایهی سیاهپوستی است که کودک تحت سرپرستی خود را کشته است. او در دادگاه به اعدام محکوم شده و آن را پذیرفته؛ اما دعاوی شخصیتهای کتاب میگوید او نباید جرم را بپذیرد.
مقاله های آلبر کامو
«عصیانگر» (۱۹۵۱) مقالهای است که کامو در آن به جنبههای تاریخی و متافیزیکی طغیان و انقلاب در جوامع بهویژه جوامع غربی پرداخته است. او نویسندگان و هنرمندانی چون اپیکور، لوکرتیوس، مارکی دوساد، هگل، داستایفسکی، نیچه، آندره برتون و دیگران را در این دیدگاه یکپارچهی تاریخی به انسان در حال طغیان میکاود و چند عامل را در تاریخ اندیشه و هنر و سیر کلی تفکر انقلابی و فلسفه میآزماید.
آلبر کامو مقاله
«تعهد اهل قلم» حاوی مقالههای کامو در موضوعات ادبی، سیاسی و اجتماعی است. جستارها و مقالههای تأثیرگذار کامو در این کتاب در حمایت از حقوق بشر، نفی فاشیسم و ایدئولوژی نازی و ایدهی هنر در خدمت بشریت و عدالت هستند.
یادداشت های آلبر کامو
«وقایعنگاریهای الجزایر» (۱۹۵۸) مجموعهای از یادداشتها و مقالههای شاخص کامو از ۱۹۳۹ تا ۱۹۵۸ دربارهی زادگاهش، الجزایر است. او در این نوشتهها سعی کرده در دورهی پرتلاطم، فقر، آشوب و جنگهای داخلی، راوی روح الجزایری باشد.
سخنرانی آلبر کامو
«آفرینش پرمخاطره» شامل سه سخنرانی کامو است. در سالهای ۱۹۴۵، ۱۹۵۳ و ۱۹۵۷ در انجمن آشتی فرانسوی، در مارس ۱۹۴۵ در جلسهای که انجمن آشتی فرانسوی، اتحادیه کارگران سنتاِتین و دانشگاه اوپسالای سوئد ایراد کرد. «دلهره هستی» شرحی بر اندیشه و زندگی آلبر کامو و نیز زوایای نهفته در افکار و روح حاکم بر آثار اوست.
جوایز آلبر کامو
آلبر کامو در سال 1957، جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرد.
فعالیت های اجتماعی آلبر کامو
کامو در پاریس بود که آلمانیها در جریان جنگ جهانی دوم به فرانسه حمله کردند. ابتدا سعی کرد فرار کند؛ اما در نهایت به مقاومت فرانسه پیوست و در آنجا بهعنوان سردبیر در نشریهی کامبت (Combat) که روزنامهای غیرقانونی بود خدمت کرد.
آلبر کامو فعالیت های اجتماعی
در دو سال قبل از شروع جنگ جهانی دوم، کامو به عنوان روزنامهنگار در مشاغلی چون سرمقالهنویس، ویرایشگر، گزارشگر سیاسی و داور کتاب، شاگردی خود را در Alger-Républicain انجام داده بود. او در دوران خدمت سربازی با ژان پل سارتر آشنا شد. مانند سارتر، کامو در تمام مدت جنگ تفسیر سیاسی مینوشت و منتشر میکرد. او به عنوان مدافع حقوق فردی، با استعمار فرانسه مخالف بود و برای توانمندسازی الجزایریها در سیاست و کار بحث میکرد.
فعالیت های سیاسی آلبر کامو
نخستین وابستگی سیاسی کامو ظاهراً از سال ۱۹۳۳ با پیوستن وی به نهضت ضد فاشیست «آمستردام پله یل» که به وسیله آنری باربوس و رومن رولان بنیاد نهاده شده بود آغاز شد
نظرات فلسفی آلبر کامو
هم نیچه و هم کامو جهان و بیدادگری موجود را نمیپذیرند. زیرا چنین وضعیتی نفی انسانیت است. هر دو آنان معترض هستند و هر کدام به خاطر آدمی راه عصیان و شورش را برمیگزینند. البته با وجود اتفاق نظرها بین کامو و نیچه، نمیتوان در همه موارد کامو را فیلسوفی نیچه ای دانست.
جنگ جهانی دوم آلبر کامو
او در سال ۱۹۴۲ عضو گروه مقاومت فرانسوی به نام کمبا (به معنی نبرد) شد و در اکتبر ۱۹۴۳ به کمک دیگر اعضای گروه شروع به فعالیت روزنامهنگاری زیرزمینی پرداخت و با نام مستعار بوشار در روزنامهای به نام کمبا مقاله مینوشت.
آلبر کامو جنگ جهانی
او در مقطعی نیز سردبیر این روزنامه بود. وی در این گروه مقاومت با ژان-پل سارتر آشنا شد. او یکبار هنگامی که سرمقالهٔ روزنامهٔ کمبا را بر عهده داشت در یک بازرسی خیابانی دستگیر شد.
آلبر کامو الجزایر
در اوایل سال ۱۹۵۴ بمبگذاریهای گستردهای از جانب جبههٔ آزادیبخش ملی در الجزایر رخ دادند. کامو تا پایان عمر خود مخالف استقلال الجزایر و اخراج الجزایریهای فرانسویتبار بود. ولی در عین حال هیچگاه از گفتگو در مورد فقدان حقوق مسلمانان دست برنداشت.
آلبر کامو فوتبال
آلبر کامو عاشق بازی فوتبال بود. او تا هفدهسالگی (قبل از شدید شدن بیماریاش) دروازهبان باشگاهی حرفهای بود. کامو در پاسخ به این سؤال که تئاتر را بیشتر دوست دارد یا فوتبال، با قطعیت فوتبال را انتخاب کرده بود.
فوتبال آلبر کامو
یک سال بعد کامو دروازهبان ردهٔ جوانان تیم راسینگ دانشگاه الجزیره (RUA) شد. این تیم در دههٔ ۱۹۳۰ دو بار برندهٔ جام قهرمانان شمال آفریقا شدهاست. در همین دوران بود که روحیهٔ تیمی، برادری و در خدمت جمع بودن در کامو تقویت شد. در گزارشهایی که از دوران فوتبال کامو به جای مانده او دروازهبانی توصیف شده که با فریادهای خود شور و اشتیاق را به سایر بازیکنان تیم تزریق میکرد.
آلبر کامو سیگار
علاقهی کامو به سیگار تا اندازهای بود که گربهی خانگی خود را با نام «سیگارت» صدا میزد.
آلبر کامو جملات
- از آنجایی که همهی ما خواهیم مرد، زمان و دلیل چگونه مردن ذرهای اهمیت ندارد. (کتاب بیگانه)
- چیزی را که دلیل زندگی مینامیم، دلیل فوقالعادهای برای مرگ نیز هست. (کتاب افسانهی سیزیف)
- سوختن بهتر از ناپدید شدن است. (کتاب بیگانه)
درگذشت آلبر کامو
کامو در بعدازظهر ۴ ژانویه ۱۹۶۰ در تصادف اتومبیل کشته شد. او پس از گذراندن تعطیلات در پروانس فرانسه، درحالیکه قصد داشت با قطار به پاریس بازگردد به اصرار دوست و ناشرش، گالیمار با خودروی شخصی او عازم شد. ماشین آنها در جادهای صاف، بدون یخزدگی و بدون سرعت زیاد منحرف شد و با درختی کنار جاده برخورد کرد. کامو تنها کشتهی این تصادف بود و در ۴۷ سالگی عمرش به پایان رسید.
مرگ آلبر کامو
پس از مرگ کامو، همسر و فرزندان دوقلوی او حق تکثیر آثار او در اختیار گرفتند و دو اثر از او را منتشر کردند. اولین آنها کتاب مرگ خوش بود که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. در محافل ادبی مباحث بسیاری در مورد ارتباط این دو کتاب درگرفت. دومین کتاب، یک اثر ناتمام به نام آدم اول بود که سال ۱۹۹۵ منتشر شد. آدم اول یک خود زندگینامه دربارهٔ دوران کودکی نویسنده در الجزایر است.
⏬مقالات پیشنهادی⏬
مجله بیوگرافی فوتبال بیوگرافی فوتبالی (بیو بازیکنان فوتبال) داخلی و خارجی


:max_bytes(150000):strip_icc()/GettyImages-640476319-58ffc9b23df78ca159c61f26.jpg)




















رمان های بیگانه و طاعون عالین